زندگی کردن به مثابه دیده شدن
زندگی کردن به مثابه دیده شدن
نسیم نجفی اقدم؛ دختریست که بدلیل فیلتر شدن ویدیوهایش از سوی یوتیوب، حملهای مسلحانه را به ساختمان یوتیوب ترتیب داد و بعد از زخمی کردن سه نفر در نهایت خودش را با یک تیر خلاص کرد.
در ماجرایی دیگر پسر و دختری برای بالا بردن فالوورهایشان در یوتیوب، مانور دیگری به راه انداختند.
پسر در یک ویدیو کتابی قطور را جلوی سینه خودش میگیرد و از دوست دخترش میخواهد با کُلت به سمت او شلیک کند تا همه ببینند که تیر از کتاب رد نمیشود.
تیر البته رد شد، پسر در عرض چند ثانیه مُرد و دختر به جرم شلیک به او برای شش ماه زندان افتاد.
چطور میتوان به یک سلبریتی بدل شد؟
بنظر میرسد این پرسش به مسئلهای کاملا جدی و پیچیده در جهان مدرن بدل شده باشد.
زندگی کردن به مثابه دیده شدن
مهارت های روانی | در این جهان تازه مفهوم «زندگی» دچار نوعی اختلال معنایی شده و «زندگی کردن» به لحظاتِ «دیده شدن» تغییر معنا داده است.
پهنهی سابقن وسیعِ «زندگی» در حال کوچک شدن و آب رفتن است.
آیا حالا دیگر میتوان لحظات تنها بودن و مطالعه در یک اتاق را جزو غیر قابل انکاری از «زندگی» و «تجربه زیسته»ی یک فرد به حساب آورد؟ پاسخِ شهروند/کاربرانِ جهان مدرن به وضوح این خواهد بود:
اگر عکس/ویدیویی از تنهایی شما در اتاق و یا جملهای به اشتراک گذاشته شده از کتابی که خواندهاید موجود باشد،
و در یک کلام اگر در «تنهایی محض» خودتان به نوعی «قابل مشاهده» بوده باشید، مشغول «زندگی کردن» بودهاید در غیر اینصورت لحظهی قطعیِ شما قابل تردید است.
بله؛ واقعیت این است که مفهوم «زیستن» در حال محدود شدن به دقایقیست که همه در آن مشغول «نشان دادن» خودمان بودهایم.
لحظهای که قابل مشاهده نباشد، وجود ندارد و با چنین پیشفرضی «سلبریتی» کسیست که بیش از هر کس دیگری مشغول زندگی کردن و تجربهی زندگیست.
او در مقایسه با سایر کاربران سهم بسیار بزرگتری از «زندگی» را تجربه میکند چرا که در تمام لحظات قابل «دیده شدن» است.
آنچه که نسیم نجفی را به خودکشی کشانده اما کوچک کردن سهم او از زندگیست.
یوتیوب با فیلتر کردن ویدیوهای نسیم، امکان «زندگی» در معنای موسعاش را از او گرفته و تلویحن او را به «مرگ» دعوت کرده است.
نسیم نجفی اقدم اما چکار کرده است؟
او برای زنده ماندن دست به اسلحه برده، و در مبارزهای نمادین با نهادی که عامل «ندیده شدن» و «فیلترینگ» او بود، واقعن مُرده است!