فروید: چگونه زندگی ملال آور را تحمل کنیم
مهارت های روانی | کم نیستند کسانی که از بیروح بودن زندگی در دنیای معاصر شکایت دارند. چون باید شبانهروز کار کنند، دائم خود را کنترل کنند و خواسته یا ناخواسته تابع قانون باشند.
اما چگونه میتوان در چنین شرایطی با سختیها کنار آمد و بهتر زندگی کرد؟
زیگموند فروید دریکی از کتابهایش، «تمدن و ملالتهای آن» میگوید: متمدن شدن و به دنبال آن زندگی مدرن، باعث پیچیدهتر شدن امیال و خواستههای آدمها شده است.
در نتیجه، ارضاء نیازهای ما هر روز سختتر از گذشته میشود. زندگی در حالت عادی پر از رنج و سرخوردگی است و گاهی وظایفی را به ما تحمیل میکند که غیر قابل تحملاند.
به اعتقاد فروید، ما باید مدام خواسته ها و امیال مان را در یک محیط تمدنی سرکوب کنیم. برای همین نیاز به تفریح و تسکین مدام بیشتر می شود.
فروید می گوید وسایل سرگرم کننده و جذاب از بار سختیهای زندگی می کاهد.
هنر، از بدبختی ما کم میکند و یاری میدهد تا در برابر واقعیت های آزار دهنده پیرامون، بایستیم.
به نظر فروید تولید هنر یا استفاده از آن به ما احساس سعادتمندی میدهد و با کمک دو نیروی قدرتمند توهم و خیال، لذت را جایگزین واقعیتِ تلخ میکند.
جامعهشناس آلمانی دوران جنگ جهانی دوم نوربرت الیاس نیز به نوبه خود سعی کرد توضیح دهد چرا زندگی متمدنانه مدام ملال آورتر می شود.
او می گوید در تمدن غربی، مردم بیشتر از گذشته خودشان را کنترل میکنند چون روابط اجتماعی و تقسیم کار در بین انسان ها بیشتر و هم پیچیده تر شده است.
نوربرت الیاس بر روی موضوع مهمی تاکید کرده است که برای همه ما قابل لمس است.
او می گوید پیدایش انواع شغل های جدید که در دوران کشاورزی وجود نداشت و تقسیم کار، آدم ها با دادن عناوین شغلی و القاب مختلف، از هم مجزا شده اند.
او معتقد است بزرگسالان با شدت و قاطعیت تمام باید با عنوان شغلی یا تخصصی خود، زندگی شان را ادامه دهند.
به عبارتی دیگر، فاصله زیادی بین یک بزرگسال و دوران معصومانه کودکی اش ایجاد شده است.
جستجوی بشر برای لذت در دیدگاه فروید یک امر حیاتی است.
اما بشر از دید وی به خاطر سلامت، امنیت و استاندارد بهتر زندگی، باید بخشی از انرژی غریزی اش را که مدام در پی دست یافتن به لذت از هر راه ممکن است سرکوب کند.
از دید فروید هنر یعنی قدرت خیال پردازی… قدرتی که می تواند انرژی غریزی انسان را به جای سرکوب به محفظه جدید خلاقیت منتقل کند.
همین ویژگی، اثر هنرمند را جذاب و خارق العاده می سازد.
آنقدر که می تواند ما را به اندازه ای سرگرم کند که یادمان برود مدام در حال سرکوب امیال و غرایزمان هستیم.
به تعبیری صریحتر، پرداختن به هنر، راهحل خوبی برای کنار آمدن با ملالتهای تمدن است.