فصل هفتم: تمرکز (زمان، عوامل حواس پرتی، شکست، انتقاد)
فصل هفتم:
تمرکز (زمان، عوامل حواس پرتی، شکست، انتقاد)
زمان:
مهارت های روانی | پدرم همیشه به من نصیحت می کرد که دروغ نگو، دزدی نکن و همیشه سحرخیز باش! من اصلاً تحمل دیر کردن را ندارم. همیشه وقتی جلسه ای داشتم زودتر از زمان مقرر در محل حاضر می شدم. همیشه اولین نفری بودم که در محل کارم حاضر می شدم. این مساله در خون من بود.
عوامل حواس پرتی:
بعضی افراد خیلی بهتر می توانند حواسشان را از عوامل مزاحم بیرون پرت کنند و به این ترتیب، زمان بیشتری هم برای پرورش استعدادشان یا ارتقای جایگاه سازمان متبوع خودشان را در اختیار دارند. زمان ما بزرگترین عوامل حواس پرتی رادیو، روزنامه، کتاب و کلیسا بود که روزهای یکشنبه می رفتیم.
شکست:
آدم وقتی به افراد موفق نگاه می کند، به هیچ عنوان نمی تواند تصور کند که این افراد روزی شکست خورده اند یا تجربه شکست را از سرشان گذرانده اند. شکست برای همه انسانها رخ می دهد. شکست بعضیها را به طور کل زمین گیر می کند و برخی به واسطه شکست انگیزه پیدا می کنند.
تجربه شکست یا اگر بخواهیم دقیقتر بگویم شیوه ای که یک رهبر برای واکنش نشان دادن نسبت به شکستها در پیش می گیرد، بخش مهمی از پیروزی را تشکیل می دهد.
انتقاد:
در ورزش (فوتبال و بقیه رشته های ورزشی) هر کسی حتی اگر کوچکترین دانشی راجع به این ورزش نداشته باشد، باز هم مثل کارشناس اظهار نظر می کند. فوتبال هم مثل دیگر انواع سرگرمی یا فعالیت های خلاقانه است که در آن منتقد بودن از کارآموز بودن آسانتر است!
منبع: کتاب رهبری نوشته سرالکس فرگوسن است ترجمه هنگامه خدابنده این کتاب در ۱۳ فصل و ۳۷۶ صفحه به همت انتشارات الماس پارسیان در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است.
تهیه و تنظیم مجید کرامتی مقدم (کانال مهارتهای روانی)
توضیح تکمیلی و نقد (مجید کرامتی مقدم):
شاید یکی از مهمترین عواملی که افراد را از حیث موفقیت از یکدیگر متمایز می کند، استفاده درست از زمان است! برنامه ریزی برای کارهای ریز و درشت، اولویتهای کاری در سه سطح کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت جز اصول مدیریت در هر سازمانی می باشد که میل به پیشرفت و ارتقاء سطح کیفی خود دارند.
در مورد حواس پرتی به جز رسانه های شناخته شده چند دهه اخیر، باید به رسانه های نوپدید هم اشاره کرد که همه افراد جامعه را با هر شغل، سن، جنس و سطح علمی، به عنوان یک شهروند خبرنگار یا شهروند رسانه تبدیل کرده است. طبعاً در این شرایط عوامل حواس پرتی و تاثیرگذار بر روی عملکرد ورزشکاران بیش از پیش زیاد شده است.
هنر یک ورزشکار یا هر فردی که در مسیر موفقیت قرار دارد، این است که از زمان و ابزار رسانه ای به بهترین شکل ممکن برای رشد خود کمک بگیرد بدون اینکه دچار روزمرگی شود و دستاویز انواع رسانه های امروزی نشود؛ که جز شکست چیزی در انتظارش نیست.
در مسیر رقابت همیشه روز خوب و بد وجود دارد. نکته مهم مغرور نشدن از پیروزی و ناامید شدن از شکست است. پیروزی می تواند فریبنده باشد و تیم یا ورزشکار را در خواب غفلت ببرد و شکست فرد را نابود کند. یادمان نرود که شکست پل پیروزیست و از آن بیشتر می توان آموخت.
در پایان باید روحیه نقدپذیری و انتقاد را در خودمان پرورش کنیم، هنگام شکست به خودمان مسلط باشیم و در روز پیروزی متکبر نشویم که همیشه دست بالای دست زیاد است.